English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2382 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
that is not the case U مطلب چنین نیست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
is it not U ایا چنین نیست
Never! Not at all !! By no means !There is no such thing at all . Nothing of the sort. Nothing doing. U ابدا"چنین چیزی نیست
immunity U به طوری که توقیف و اعمال مجازات درمورد چنین ماموری ممکن نیست مگر به وسیله تحویل دادنش به دولت متبوع وی
declaratory statute U قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند
methought U چنین بنظرم میرسد چنین می نماید
wellŠsuppose it is so U خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
All is not gold that glitters. <proverb> U هر آنچه میدرخشد طلا نیست(هر گردى گردو نیست).
winchester disk U دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست
step frame U استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
transparently U برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
transparent U برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
leaving files open U به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست .
his parentage isunknown U اصل و نسبتش معلوم نیست پدرو مادرش معلوم نیست کی هستند
thus U چنین
such U یک چنین
i express my regret for it U که چنین شد
such U چنین
so U چنین
like this U چنین
likewise U چنین
it happened thaf U چنین
sic U چنین
amen U چنین باد
such and such U چنین و چنان
secus U نه این چنین
who said so? U که چنین حرفی زد
exactly U چنین است
be it so U چنین باد
beit so U چنین باشد
so said darius U چنین گفت ....
beit so U چنین باد
be it so U چنین باشد
i was given to understand U چنین فهمیدم
there is a rumour that U چنین میگویند که
the report goes U چنین گویند
i imagine he is my friend U چنین می پندارم
methinks U چنین مینماید
it is past all hope U جای هیچ امیدواری نیست هیچ امیدی نیست
thought U سر مطلب
labels U مطلب
labelled U مطلب
labeling U مطلب
thoughts U سر مطلب
themes U مطلب
theme U مطلب
label U مطلب
topic U مطلب
subjecting U مطلب
subjected U مطلب
punch-line U لب مطلب
subject U مطلب
punch-lines U لب مطلب
afair U مطلب
subjects U مطلب
topics U مطلب
punch line U لب مطلب
criteria U مطلب
in that case U حال که چنین است
methinks U بنظرم چنین میرسد
what [some] people would call [may call] <adj.> U که چنین نامیده شده
i express my regret for it U پوزش میخواهم که چنین شد
it follows that..... U چنین برمی اید که ....
it look as if U چنین مینماید که گویی
so-called U که چنین نامیده شده
so called U که چنین نامیده شده
semble U چنین به نظر می رسد
Fate had so decreed . I t was so destined . U قسمت چنین بود
perhaps so U شاید چنین باشد
meseems U چنین بنظرم میرسد
root of the matter U اصل مطلب
matters U مطلب چیز
enjambment U ادامهء مطلب
principal U مطلب مهم
principals U مطلب مهم
gist U مطلب عمده
subjects U مطلب زیرموضوع
mattering U مطلب چیز
matter U مطلب چیز
precis U چکیده مطلب
issue U صدور مطلب
issued U صدور مطلب
issues U صدور مطلب
subject matter U مطلب موضوع
subject U مطلب زیرموضوع
subjecting U مطلب زیرموضوع
mattered U مطلب چیز
the point [of the matter] U اصل مطلب
subjected U مطلب زیرموضوع
the salient point <idiom> U اصل مطلب
press releases U مطلب مطبوعاتی
press release U مطلب مطبوعاتی
clipped speech U حذف مطلب
label alignment U هم ترازی مطلب
label prefix U پیشوند مطلب
ex-directory U شخصی که چنین شمارهای را دارد
it promisews to be easy U چنین مینماید که اسان است
is that so? U ایا وا قعا چنین است
so and so U اینکار وانکار چنین وچنان
so-and-so U اینکار وانکار چنین وچنان
i had never seen such a book U من هرگز چنین کتابی ندیده ام
scilicet U از این چنین استنباط میشود.....
But fate decreed otherwise. U اما قسمت چنین بود .
such being the case U حال که چنین است دراینصورت
so to speak U اگربتوان چنین چیزی گفت
comprehension test U ازمون فهم مطلب
lowdown <idiom> U لپ مطلب ،حقیقت موضوع
to overleap oneself U از مطلب پرت شدن
under pledge of secrecy U با قول کتمان مطلب
hit the bull's-eye <idiom> U به اصل مطلب رسیدن
round about U دور سر گرداندن مطلب
Lets get to the point. U بپردازیم به اصل مطلب
repeating label U برچسب یا مطلب مکرر
Lets pass on (proceed) to the main issue. U برویم سر مطلب اصلی
cliff-hanger U مطلب یا داستان جالب
cliff-hangers U مطلب یا داستان جالب
The crux of the matter . The quintessence. U جان کلام ( مطلب )
hugger mugger U تنهایی مطلب محرمانه
there was no secrecy about it مطلب پوشیده ای نبود
the matter is perplexed U مطلب پیچیده است
cliff hanger U مطلب یا داستان جالب
he pretended to be asleep U چنین وانمود کرد که خواب است
The story goes that … U آورده اند که (چنین روایت کنند )…
I never saw anything like it. U من تا اکنون هرگز چنین چیزی را ندیده ام.
coloratura U خوانندهای که همراه چنین آهنگی میخواند
Such a thing does not exist at all . U چنین چیزی اصلا" وجود ندارد
coloraturas U خوانندهای که همراه چنین آهنگی میخواند
so to peaking U اگر بتوان چنین چیزی گفت
dedications U قصدایجاد چنین تاسیسی استنباط گردد
dedication U قصدایجاد چنین تاسیسی استنباط گردد
you must have know this U حتما` این مطلب را شمامیدانستید
for brevity's sake U از بهر کوتاه کردن مطلب
to go into the matter U به این مطلب رسیدگی کردن
the point is U اصل مطلب این است
To wonder from the main topic. U از مطلب اصلی دور افتادن
item of the agenda U اصل مطلب فهرست برنامه
circumgyration U دورزدن درسخن دورسرگرداندن مطلب
contraposition U قلب مطلب بطریق منفی
point of the agenda U اصل مطلب فهرست برنامه
the matter itself [the situation itself ] [ the thing itself] U این مطلب بخودی خود
typeover mode U حالت تایپ روی مطلب
overtype mode U حالت تایپ روی مطلب
the matter was kept private U مطلب را پوشیده نگاه داشتند
No such a thing has been stipulated in the contract. U درقرارداد چنین چیزی قید نشده است
It was inappropriate to make such a remark . U مناسبت نداشت چنین مطلبی اظهار گردد
Not on your life ! U هرگز توعمرم ( چنین کاری نخواهم کرد) !
you must know this U شما باید این مطلب را بدانید
the face remains U مطلب همانست که هست فرق نمیکند
sic U علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده
slurs U لکه بدنامی مطلب را نادیده گرفتن وردشدن
slur U لکه بدنامی مطلب را نادیده گرفتن وردشدن
slurred U لکه بدنامی مطلب را نادیده گرفتن وردشدن
diction U عبارت انتخاب لغت برای بیان مطلب
slurring U لکه بدنامی مطلب را نادیده گرفتن وردشدن
to get down to the nitty-gritty [to get down to brass tacks] <idiom> U فوری به اصل مطلب رسیدن [اصطلاح روزمره]
doodads U مطلب کوچکی که از نظرفراموش شده وبخاطر نمیرسد
doodad U مطلب کوچکی که از نظرفراموش شده وبخاطر نمیرسد
We shall look into the matter in due ( good ) time . U درموقع مناسب باین مطلب رسیدگه خواهد شد
plate proof U نمونه اول صفحات و مطلب چاپ شده
sick U علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن
sickest U علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن
paragraphist U کسیکه مطلب کوتاه برای روزنامه تهیه میکند
I wI'll not comment on this issue. U درباره این مطلب اظهار نظری نمی کنم
the big three U ترومن و استالین وهم چنین به انگلستان امریکا و شوروی اطلاق میشود
to take action to prevent [stop] such practices U اقدام کردن برای اینکه از چنین شیوه هایی جلوگیری شود
he rode me off on a side issue U نکته فرعی پیش اورده مراازاصل مطلب پرت کرد
catastasis U بخش سوم داستانهای باستانی که اوج مطلب دران بود
May be I can interest you in this issue . U شاید بتوانم علاقه شما را به این مطلب جلب نمایم
The law prescribes a prison sentence of at least five years for such an offence. U قانون کم کمش پنج سال حکم زندان برای چنین جرمی تجویزمی کند.
this day six months U شش ماه بعد در چنین روزی جهت بیان امر غیر قابل وقوع بکار می رود
it is inexpedient to reply U پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
imperialism U استعمار طلبی سیاست مبتنی بر توسعه یک کشور تا حد یک امپراطوری ویا حفظ چنین قلمرویی درصورت وجود
cruelty U عقلا" قابل پیش بینی باشد . این چنین رفتاری معمولا" باعث صدورحکم طلاق میشود
This was the one time he did such a thing and it proved to have fateful consequences. U این تنها باری بود که او دست به چنین کاری زد و نتیجه اش فاجعه انگیز بود.
If so, you've only yourself to blame. U اگر چنین است، پس فقط تقصیر خودت است.
palinode U قطعه شعر یا سرودی که مطلب شعر یا سرود قبلی راانکار کند
what matters is that ... U اصل مطلب [چیزی که مهم است] این است که ...
learning curve U منحنی که نمودار این مطلب است که باتکرار یک عمل زمان انجام ان عمل کوتاهتر می گردد
if so U اگر هست اگر چنین است
demarche U بعمل می اورد . به این معنی که فرستاده ویژهای برای مذاکره درباره مطلب مورد نظر و تقدیم مدارک کتبی به ان کشور نزد وزیرامور خارجه ان می فرستد
object code U خروجی یک کامپایلر یا اسمبلرکه خود کد ماشینی قابل اجرابوده یا برای پردازش بیشتربه منظور تولید چنین کدی مناسب است کد مقصود برنامه مقصود
bill of rights U منظور هرسندی است که در ان از حقوق و ازادیهای فردی و اجتماعی سخن به میان اید و معمولااین چنین سندی بعد ازانقلابات بزرگ و یا تغییررژیم و یا تغییر قانون اساسی وجود پیدا میکند
typeover U توانایی یک چاپگر تماسی درضربه زدن بیش از یکبار به کاراکتر و در نتیجه ایجاد اثردرشت و برجستهای از ان روی نسخه چاپی تایپ روی مطلب
adder U مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adders U مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
secondary U نیست
he takes no notice of it U نیست
It's not new. نو نیست.
it is well enough U بد نیست
auxiliary U نیست
temporary storage U می نیست
storage U می نیست
he is not of our number U از ما نیست
aint U نیست
isn't U نیست
auxiliaries U نیست
Plug and Play U یچ نیست
niet le fait U کار او نیست
dont mention it U چیزی نیست
no matter U چیزی نیست
that is not it U این نیست
Recent search history Forum search
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1اصطلاحاترنگ قرمز به فارسب
1I am good with figures,how about you?
1Any man who does not respect a woman is probably homosexual.
1It's not business to you
1Success is not the key to happiness. Happiness is the key to success. If you love what you are doing, you will be successful.
1i wish to wish the wish the wish you wish to wish the wish
1معنی اصطلاحی nonconversation چیست؟
1nonconversation
2single gas
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com